پدر بزرگ و مادر بزرگم از مهاجرین سیسیل بودن و فقط بلد بودن سیسیلی حرف بزنن. اونا حتی هیچ وقت سیتی زن آمریکا هم نشدن. به سختی انگلیسی حرف می‌زدن یا می‌نوشتن.
خونواده پدرم اهل روستایی تو پالرمو بود و خونواده مادرم هم اهل یه روستای دیگه… پدر بزرگ و مادر بزرگ پدری و مادریم، سیسیل رو ترک کردن و هیچ وقت برنگشتن، اما رسم و رسومای خودشونو زنده نگه داشته بودن… هرچند حالا اونا تو اینجا، خیابون الیزابت نیویورک دور هم جمع شده بودن، اما فاصله رو حفظ کرده بودن، چون اونا فرهنگ و رسوم متفاوتی داشتن…
ساختمون خیابون الیزابت شماره 253، جاییه که من توش بزرگ شدم. خیابون الیزابت، سیسل واقعی بود و هر ساختمون یه روستای متفاوت. در حقیقت سال‌ها طول کشید تا بین ساختمونای مختلف ازدواجی صورت بگیره…

خیابان الیزابت نیویورک در سال 1912

این دنیای کودکی من بود. دنیایی که توسط افرادی مثل اجداد من که به دنبال زندگی بهتری به اینجا اومده بودن ساخته شده بود. اونا هیچ وقت بهم نگفتن که من از کجا اومدم، منم سوال نمی‌کردم. من با تماشاکردن فیلم‌های سرزمین مادری، خودم اونا رو می‌دیدم. در واقع این فیلم‌ها اولین ارتباط من با سرزمین باستانی سیسیل بود.

فیلم 1860 (Alessandro Blasetti 1934)

اگه شما فرد فقیری تو سیسیل باشید، همونطور که اجداد من و خانوادشون بودن، زندگی بسیار سختی خواهید داشت و این دلیلی بود که خیلی از سیسیلی‌ها رو به آمریکا کشوند…
سیسیل بارها تحت سلطه اقوام مختلف بوده، رومی ها، بیزانسی‌ها، مسلمونا، نرماندی‌ها، فرانسوی‌ها، اسپانیائی‌ها و تو قرن حاضر نازی‌ها و بعدش هم آمریکایی‌ها.
کمی فکر کنید، قبل از اینکه به فردی خارج از خانوادتون اعتماد کنید، در باره اش فکر کنید… کشورتون بارها تو دست اقوام مختلف بوده، بارها و بارها، برای هزاران سال…، به کی می‌تونید اعتماد کنید؟ دولت، پلیس، کلیسا؟… نه فقط به خونواده تون. فقط به هم خونتون. این بلایی بود که سر خونواده من اومده بود که با تماشای فیلم‌ها بهش پی می‌بردم و با عشق و علاقه به سینمای ایتالیا، مخصوصا فیلم‌هایی که تو سیسیل ساخته شده بود، بزرگ می‌شدم.

صحنه ای از فیلم۱۸۶۰. چوپان جوانی تازه عروس خود را رها می‌کند تا برای آزادسازی سیسیل به گریبالدی بپیوندد. شامل تصاویری تکان دهنده و استفاده از مناظر و نور طبیعی و افراد معمولی. این فیلم را اغلب باز کننده راه نئورئالیسم در سینمای ایتالیا می‌دانند.

من فیلم‌های ایتالیایی رو به هر طریقی بود تماشا می‌کردم. اغلب اوقات اونا کیفیت خیلی بدی داشتن، خط خطی بودن، تیکه تیکه شده بودن و امثالهم. یا اونا رو تو تلوزیون می‌دیدم. جاییکه به انگلیسی دوبله شده بودن و بینشون مدام آگهی پخش می‌شد و قسمت‌هایی‌شونم حذف می‌شد. با این حال این فیلم‌ها اثر بسیار قویی روی من گذاشتن که با وجود گذشت سالها از بین نرفت. من بیشتر این فیلما رو بارها دیدم و اثر اونا روی من هیچ وقت کم نشد.


اولین فیلمی که یادم میاد زمان کودکی تو تلوزیون دیدم، فیلمی بود به نام « پائیزان ». سال 1948، یعنی موقعی که شش سال بیشتر نداشتم …

ادامه دارد…