Mammone
تو سیسیل هم همینطوره.
از شمال تا جنوب ایتالیا، سلسه مراتب مردم ایتالیا کاملا مشخصه. هرچی به سمت پایین این پوتین برید خوب …، پایین تر میرید!
برای ایتالیاییهایی که تو سرزمین اصلی زندگی میکنن، سیسیل یه دنیای دیگه اس. قوانین خودشو داره و البته زبون خودشو.
مادربزرگم اغلب مواقع زبون سیسیلی رو مسخره میکنه. موقعی که با خواهر شوهرش که La Siciliana هست و یا همسایه دیوار به دیوارش که اونم یه سیسیلیه، نشسته ، با گفتن iddu و kiddu به جای lui و lei اداشونو درمیاره.
– این ایتالیایی نیست. اونا ایتالیایی نیستند!
شکی نیست که سیسیل با الباقی ایتالیا خیلی فرق میکنه. سیسیلیها ترکیبی از اقوام فنیقی، یونانی، رومی، بیزانسی، عرب، نورمن، آلمانی، اسپانیایی، فرانسوی، دوباره اسپانیایی، انگلیسی، یه بار دیگه اسپانیایی و در نهایت ایتالیایی هستند. با این حال آسونه که فرض کنیم اونا همون مورد آخر، یعنی ایتالیایی هستند.
دوستای فلورانسیم، سعی کرده بودن بهم بفهمونن که سیسیل یعنی مافیا، زمین لرزه و آتشفشان و از اینکه بعضی از مردم نسبت به ایتالیاییها دید منفی دارن و اونا رو بداخلاق و پشمالو فرض میکنن، همیشه سیسیلیها رو مقصر میدونن.
یکی از بچه ها که افتخار میکرد دوازده نسلش فلورانسیه، گفت که فرهنگ سیسیل هیچ نقطه اشتراکی با فرهنگ ایتالیا نداره. منم با طعنه بهش گفته بودم:
– خب، حداقل فکر کنم مردای سیسیل mammoni نیستن؟!
آخه طرفم مردی بود که تو کیفش به جای عکس fidanzato ده ساله اش، عکس مادرشو گذاشته بود.
اون با تعجب جواب داد:
– مردای ایتالیا مادراشونو دوست دارن. اما تو این کلمه رو از کجا یاد گرفتی؟
بنده خدا خبر نداشت که نه تنها کلمه mammoni، بلکه معنی پنهانش هم، بین ایتالیاییهای ساکن آمریکا کاملا رایجه!

شهر تائورمینا (Taormina)
خیلی زود من این مطالبو فراموش کردم چون تو سیسیل تونستم تمام سختیهای مسافرتمو از یاد ببرم. تو هر شهری که میرفتم، بهترین موقعیتها رو تجربه کردم. من تو دریای فیروزه ای Taormina که عکس قله های برفی Monte Etna توش افتاده بود شنا کردم.

شهر سیراکوزا (Siracusa)
تو Siracusa به تماشای ارکستر بزرگی رفتم که تو غروب آمفی تئاتر باستانی رومی، برنامه اجرا میکردن.

کلیسای جامع کاتانیا (Catania)
تو Catania با بچههای کالجی که کلیساهای سبک باروک رو بهم نشون میدادن passaggiata کردم.

نمایی از شهر پالرمو (Palermo)
حتی تو Palermo ترسناک (به خاطر حضور مافیا) هم برای قدیسین، با سنگهای طلای درخشانشون، جشن گرفته بودن. مغازه ها غلغله بود، همه جا چیزایی شبیه خامه و بستنی بود که لای یه نون شیرینی میذاشتن و مثل ساندویچ میخوردنش.
بعد از یه سال اقامتم تو ایتالیا، تا حالا عاشقانه صحبت نکردم، اما راستش مردای سیسیلی خیلی خیلی خوش قیافه اند. نه تنها اقوام متعددی که اونجا رو فتح کردن روی زبون سیسیلی تاثیر گذاشتن، بلکه مردمش هم تحت تاثیر واقع شدن و اغلب چهره های جذابی دارن.
باید اعتراف کنم که اونجا اسیر یکی از این مردا به نام Calogero که پیشخدمت رستوران بود، شدم.
Calogero نه تنها رایج ترین اسم سیسیلی رو داشت، بلکه قیافه اشم شبیه یه نقاشی روی سفال یونانی بود. واسه همین وقتی بهم گفت بعد از تعطیلی رستوران بمونم تا یه چیزی باهم بنوشیم، قبول کردم.
ما یه مقدار شراب خوردیم و از خودم تعجب کردم وقتی بیشتر از یه ساعت خیلی راحت ایتالیایی حرف زدم.
Calogero صندلیشو جلو کشیده بود و آروم تو گوشم نجوا میکرد. beddu یا همون bella به زبون سیسیلی، تنها چیزی بود که تونستم تشخیص بدم.
تو همین حین یه دفعه موبایلش زنگ زد، اون حرفای شیرینی رو که به زبون سیسیلی تو گوشم میخوند رو قطع کرد، با عجله تو جیب شلوار تنگش دنبال موبایلش گشت تا بهش جواب بده.
– Pronto,
اون به من که بهش خیره شده بودم گفت:
– Aspetta—è mia madre.
بعد از کمی خوش و بش کمی عاشقانه، تلفنشو قطع کرد و گفت:
– اون نگرانه که چرا من دیر کردم و الان هم منتظره قبل از اینکه بخوابه منو ببینه. حالا تو میخوای بری و به دوستای فلورانسیت بگی که مردای سیسیلی Mammoni هستن؟