بعد از وقفه ای که پیش اومد، گفتم تا طرفدارای واسکو روسسی (Vasco Rossi) بلایی سرمون نیوردن، ترجمه این ترانه حیرت آور (Stupendo) رو که از مدتها قبل سفارششو داده بودن براتون بذارم تا بعد به کارهای دیگه امون برسیم .
⚠ Module cannot be rendered as the requested content is not (longer) accessible. Contact the administrator to get access.
È nei ritagli ormai del tempo E mi ricordo chi voleva E ora che del mio domain non ho più la nostalgia
ci vuole sempre qualche cosa da bere Però ricordo chi voleva (ma dai)…
Si!!!! |
لحظاتی در زمان است، که به زمانی که اینجا بودی فکر میکنم. یاداوریش برایم مشکل بود، اما سعی بر باهم بودن بسیار عالی بود. به عکسی نگاه میکنم. و ما تنها یکبار زندگی میکنیم…
خیالات را عملی کند… روزهای رویاهای بزرگ بود…میدانی، حتی خیالات هم واقعی بود. اما بیاد نمی آورم اگر آنها این، این چهره ها را اینجا داشتند. به من نگو که دقیقا چنین است. به من نگو که آنها چنین اند! حالا که من برای فردایم دلتنگ نیستم
همیشه نیازی است برای نوشیدن چیزی همیشه به لیوانی نزدیک نیاز است و حالا که دیگر نمیلرزم نه حتی برای عشق…بله!.. من چیزی را میخواهم که ندارم من به موئی روی شکمم نیاز دارم
دنیایی بهتر از این! بله، دقیقا توئی که داستانسرایی میکنی… ( منطقی باش)… چه چیزی بیش از این میخواهی و چه کسی اهمیت میدهد “چه کسی باخته” قواعد اینچنین است زندگی این است! و حالا زمانی است که رشد کنی! باید همینگونه که هست بپذیری…
حیرت آور! حالت تهوع دارم! از من قوی تر است نمیدانم اینجا بمانم، یا بروم. اگر بازگردم اگر بازگردم در زمان کوتاهی، زمان کوتاهی… |