Marcello Mastroianni (1923-1996)

مارچللو ماستریانی

                          Marcello Mastroianni مارچللو ماستریانی

ماستریانی در فونتانا لیری (Fontana Liri) متولد شد. او از اواخر سال 1940 شروع به بازی در فیلم های زیادی کرد. در اوایل 1948 بود که به عضویت شرکت بازیگری لوچینو ویسکونتی کارگردان ایتالیایی درامد. در دهه 1950 در فیلم های مهمی چون شب های سفید (White Nights) و معامله بزرگ در خیابان مدونا (Big Deal on Madonna Street ) ایفای نقش کرد. و در سال 1960 در فیلم زندگی شیرین ساخته فدریکو فللینی ظاهر شد. در این فیلم او در نقش یک روزنامه نگار رومی تصویر نویی از یک قهرمان عصر جدید می‌سازد. شخصیت دوست داشتنی که دچار انحراف و فساد نمی‌گردد اما در نهایت قدرت کافی برای مبارزه با غریزه خود را نمی‌یابد.

در فیلم شب (La Notte) با میکل آنجلو آنتونیونی  همکاری می‌کند، اما ارتباط نزدیکش با فدریکو فلینی باعث می‌شود که در نقش بدلی از او در فیلم ½8 بازی کند. استعداد ماستریانی در کمدی باعث می‌شود که اولین جایزه اسکارش را جهت بازی در فیلم طلاق به سبک ایتالیایی (Divorce Italian Style) در سال 1962 کسب کند.

ماستریانی در انواع مختلفی از فیلم ها از جمله فیلم های رمانتیکی چون دیروز، امروز و آینده و ازدواج به سبک ایتالیایی در مقابل سوفیا لورن و همچنین فیلم‌های انگلیسی زبانی چون مکانی برای عاشقان (A Place for Lovers) و مردم از کار افتاده (Used People) نقش آفرینی کرده است. او تاکنون دوبار نامزد دریافت اسکار جهت فیلمهای روز ویژه (A Special Day ) و چشمهای سیاه (Dark Eyes ) شده است و همچنین در دیگر فیلمهای فدریکو فلینی مانند شهر زنان، گینگر و فرد و مصاحبه بازی کرده است.

 

Roberto benigni(1952 )

روبرتو بنینی

 Roberto benigni روبرتو بنینی

در دهکده میزرکوردیای ایالت توسکانی متولد شد. قبل ازاینکه در سال 1971 که زادگاهش را برای بازی در تئاتر به سمت رم ترک کند، به عنوان شاعری دوره گرد با اقتباس از کتاب اورلاندو دیوانه(Orlando Furioso ) اثر آریوستو (Ludovico Ariosto ) شاعر ایتالیایی، اشعاری می‌سرود که در آنها از فحش و ناسزا استفاده می‌کرد، چگونگی این اشعار وابسته به عکس العمل مردم بود و در همین دوران بود که شخصیت ماریو جیونی شکل گرفت. در سال 1976 و 77 که سال درگیری دموکرات‌ها و کمونیست‌ها بود، با کمک جوزفه برتولچی (برادر برناردو برتولچی) بر اساس  شخصیت ماریو جیونی، فیلمنامه فیلم برلینگوئر دوستت دارم (Berlinguer ti voglio bene) را نوشته و در آن بازی می‌کند( برلینگوئر شخصیت معروف حزب کمونیست ایتالیا). به زودی مورد توجه تلوزیون قرار می‌گیرد، اما اندیشه های سیاسی و شوخی های گستاخانه او گاهی مشکل ساز می‌شوند و تا پای زندان نیز پیش می‌رود. فیلم در چشمان پاپ (Il Papocchio) در سال 1980 جایزه خرس طلایی برلین را کسب می‌کند.

در سال 1983 با همکاری جوزفه برتولچی فیلم اپیزودیک تو مرا نگران می‌کنی (Tu mi turbi) اولین فیلمش را می‌سازد. کاری جز گریه نمانده (Non ci resta che piangere) دومین فیلمش در مقام کارگردان است که همراه با ماسیموترویزی (Masimo troisi) کمدین دیگر ایتالیایی در آن بازی می‌کند.

در این سالها کارگردانان بزرگی همچون برناردو برتولچی، جیم جارموش، بلیک ادواردز و فدریکو فلینی از همکاری او استقبال می‌کنند و نتیجه این همکاری‌ها فیلم‌هایی چون ماه (La Luna )، مغلوب فانون (Down by Law)، شب روی زمین (Night on Earth)، پسر پلنگ صورتی (Son of the Pink Panth) و صدای ماه (La Voce della luna) است.

آشنایی او با وینچنزو چرامی(Vincenzo Cerami) فیلمنامه نویسی که قبلا دستیار پازولینی بود موجب ساخت فیلم‌های ارزشمند و پرفروشی همچون شیطان کوچک (Piccolo diavolo)، جانی خلال دندون (Johnny Stecchino)، هیولا(Il Mostro)، زندگی زیباست (La Vita è bella)، پینوکیو(Pinocchio) و آخرین ساخته اش ببر و برف (La Tigre e la neve) می‌گردد.

فیلم زندگی زیباست، یک افسانه خارق العاده درباره قدرت تصور رویایی با حقیقتی زشت از جنگ جهانی دوم در اروپا و درباره عشق به زندگی و امید به آینده است. این فیلم کاندید هفت اسکار گردید و برنده سه جایزه اسکار درسال 1999 شد که دو جایزه آن متعلق به بنینی بابت بهترین فیلم و بهترین بازیگر خارجی، است.

 

Sophia Loren (1934 )

سوفیا لورن

Sophia Loren سوفیا لورن

او هنرپیشه ای است که از سمبل زیبایی بودن به هنرپیشه برنده اسکار رسیده است. برنده ملکه زیبایی و متولد رم است. در پانزده سالگی توسط یک تهیه کننده سینما به نام کارلو پونتی (Carlo Ponti) که بعدها همسرش شد کشف می‌شود. گرچه فیلم‌های اولیه او چندان قابل توجه نبود، اما در سن بیست سالگی وی به ستاره سینما مبدل شده بود. فیلم هالیودی قابل توجه وی جهنمی های غربی در لباس تنگ صورتی (Western Heller in Pink Tights ) در سال 1960 نام دارد. سپس او به ایتالیا بازمی‌گردد و در افسانه مهم جنگی ویتوریو دسیکا با نام دو زن ایفای نقش کرده و اولین اسکارش در سال 1961 را نیز به واسطه همین فیلم دریافت می‌کند. دسیکا در چند کمدی معمولی دیگرش نیز از سوفیا لورن جهت بازی نقش مقابل مارچللو ماستریانی استفاده می‌کند. فیلمهایی چون دیروز، امروز و فردا و ازدواج به سبک ایتالیایی که در سال 1964 برایش دومین اسکار را به ارمغان می‌آورد.

لورن آزادانه بین اروپا و هالیود سفر کرده و در سال 1991 جایزه افتخاری اسکار را کسب می‌کند. فیلم‌های طلای ناپل(Gold of Naples)، خانه قایقی (Houseboat)، ارکید سیاه (The Black Orchid)، السید (El Cid)، کنتسی از هنگ کنگ (A Countess from Hong Kong ) و روز مخصوص (Special Day) از جمله فیلمهای مطرح وی هستند.