:Ventiquattresima Lezione

 

Sotto la galleria

 

Ora ci avviciniamo al Sempione.

La luce si accende nello scompartimento.

Eccoci sotto la galleria.

Passa un funzionario italiano, che domanda i passaporti.

Poi, finalmente, i doganieri.

Sono due, in divisa grigioverde.

Uno entra nello scompartimento.

Da un’ occhiata alle valigie nella rete,

e domanda: Hanno dei grossi bagagli?

Rispondo di no.

Quante sigarette ha?

Una cinquantina.

Non ha dei profumi, dell’ acqua di Colonia?

Niente.

Va bene, dice e se ne va.

Respiriamo meglio.

La visita della dogana non  stata molto severa.

   

درس بیست و چهارم

 

زیر تونل

حالا ما به سمپلونه نزدیک می شویم.

در کوپه چراغ روشن می شود.

یک مامور ایتالیایی عبور می کند، که پاسپورت ها را می خواهد.

بعدا، در نهایت مامورین گمرک.

دو نفرهستند در انیفرم خاکستری – سبز

یکی داخل کوپه می شود.

نگاهی به چمدان ها که در تور هستند می‌اندازد،

و می پرسد: آیا بار و بنه بزرگ دارید؟

جواب میدهم که نه.

چندتا سیگار دارید؟

تقریبا پنجاه تا.

عطرهای ادکلنی ندارید؟

هیچی.

خیلی خوب می گوید و می‌رود.

نفس راحتی می‌کشیم.

بازدید گمرک خیلی جدی نبوده.

 

لغات و اصطلاحات:

جلو آوردن – به هم نزدیک کردن

Avvicinare

صندلی ها را به میز نزدیک کردن

Avvicinare le seggiole al tavolino

صندلی

Seggiola

نزدیک شدن – رسیدن

Avvicinarsi

بهار می‌رسد

S’ avvicina la primavera

نزدیک شدن به …

Avvicinarsi a …

روشن کردن

Accendere

سیگاری روشن کرد

Accese un sigaro

روشن شدن – مشتعل شدن

Accendersi

مشتعل شدن از عشق – عاشق شدن

Accendersi d’ amore

پرسیدن – خواستن

Domandare

راه را میپرسد

Domanda la strada

می‌پرسم که په باید بکنم

Domando che devo fare?

از کسی چیزی خواستن

Domandar una cosa a uno

راهنمایی خواستن

Domandar consiglio

کمک خواستن

Domandar aiuto

نامیده شدن

Domandarsi

اسم این ده چیست؟

Come si domanda quell paese?

دادن

Dare

طعمه آتش کردن

Dare alle fiamme

شعله آتش

Fiamma

تو گفتن

Dare del tu

امتحانات را دادن

Dare gli esami

پنجره هاییکه به باغ مشرفند

Le finestre che danno sull’ orto

با تمام قوا فرار کردن–به چاک زدن

Darsela a gambe

خود را وقف مطالعه کردن

Darsi allo studio

زندگی را با عیش و نوش گذراندن

Darsi alla vita allegra

زندگی

Vita

ممکن است

Può darsi

ممکن است که …

Può darsi che …

جواب دادن

Rispondere

هیچ جوابی نداد

Non rispose nulla

جواب منفی داده است.

Ha risposto di no

راه خود را می‌کشد و می‌رود

Se ne va

رفتن – راه خود را کشیدن و رفتن

Andarsene (andar se ne)

برو

Vattene

تنفس کردن

Respirare

بوده است

È stato

گالری – تونل

Galleria

یک گالری تابلو

Una galleria di quadri

تابلو – پرده نقاشی

Quadro

روشنایی – نور

Luce

روشنایی آفتاب

La luce del sole

روشنایی برق

La luce elettrica

تالار به قدر کافی روشن نیست

La sala ha poca luce

روشن مثل روز

Chiaro come la luce del giorno

مامور – کارمند – مستخدم

Funzionario

گمرک

Dogana

گمرکچی

Doganiere

لباس – انیفرم

Divisa

چشم

Occhio

جا تکمه

Occhiello

نظر – نظر اجمالی

Occhiata

نگاهی انداختن به

Dar un’ occhiata a

در یک چشم به هم زدن

In un’ occhiata

تور

Rete

تور ماهیگیری

Rete da pesci

شبکه راه‌ها

La rete stadale

بار و بنه

Bagaglio

تقریبا پنجاه تا

Cinquantina

عطر

Profumo

ویزیت – بررسی – تفتیش

Visita

بازدید کردن

Far una visita

کارت ویزیت

Biglietto da visita

پاسپورت – روادید

Passaporto

اینک ما

Eccoci

خاکستری

Grigio

بزرگ – پر حجم – درشت

Grosso – a

جدی – شدید

Severo – a

 

توضیحات

 

1:

 

روشن کردن

Accendere

ما روشن می‌کنیم

Accendiamo

روشن می‌کنم

Accendo

آیشان روشن می‌کنند

Accendono

شما روشن می‌کنید

Lei accende

 

 

گذشتن

Passare

می‌گذریم

Passiamo

می‌گذرم

Passo

می‌گذرند

Passano

می‌گذرد (می‌گذرید)

Passa

 

2- که در جملات پرسشی به صورت Chi و در سایر موارد به صورت Che نوشته می‌شود:

Chi mi domanda?                      که مرا میخواهد؟

Passa un funzionario che domanda I passaporti.

ماموری عبور میکند که پاسپورت‌ها را می‌خواهد.

 

تمرین:

Sa lei indicarmi, per favore, il direttissimo per Roma?

È là, sul binario No 4 (Numero quattro).

Faccia in fretta, parte subito.

Scusi, signore, ćè un posto libero?

Mi dispace, tutto è occupato.

Più avanti troverà posto.

Con permesso, signora.

Prego.

La disturba il fumo?

No affatto, Fumi pure.

No, grazie, non fumo.

Allora,perche mi domanda?

Alludevo al fumo della locomotiva.

 

آیا لطفا می‌توانید قطار سریع السیر رم را به من نشان دهید؟

آن جاست، روی خط شماره 4.

عجله کنید، الان حرکت می‌کند.

ببخشید آقا، آیا جای خالی هست؟

متاسفم، همه اشغال شده.

کمی جلوتر شما جا پیدا خواهید کرد.

با اجازه خانم.

خواهش می‌کنم.

دود شما را ناراحت نمی‌کند؟

نه به هیچ وجه، سیگار بکشید.

نه، مرسی، من سیگار نمی‌کشم.

در این صورت، چرا از من سوال می‌کنید؟

به دود لوکوموتیو اشاره میکردم.

 

توضیحات:

برای عذرخواهی از مزاحمتی که برای دیگران ایجاد می‌کنیم از کلمه Con permesso یا تنها Permesso استفاده می‌کنیم و جواب آن نیز Prego می‌باشد.