داستان «منی کوتی» (Manicotti) یا صحبت به لهجه جنوب ایتالیا
وقتی کلاس دوم ابتدایی بودم، از ما خواستن یه انشا در مورد غذای مورد علاقه امون بنویسیم. من منی کوتی رو خیلی دوست داشتم، اما نمیدونستم چطوری تلفظش کنم. واسه همین از معلمم پرسیدم:
– mannicutt رو چطوری تلفظ میکنید؟
اون درحالی که گیج شده بود و در عین حال علاقمند بود، گفت:
– چی؟ mannicutt دیگه چیه؟
– میدونید، mannicutt یه جور پاستاس که پر از پنیر و پوشیده از سسه.
من داشتم جزییات پختن اونو که از یه بچه هشت ساله بعید بود رو توضیح میدادم که اون یه دفعه خندید و فهمید چی میگم:
– آها، منظورت منی کوتیه ( manicotti) !
چرا من میگفتم (mann-ee-cot-ee)؟ !
این اولین خاطره من از تاکید روی حروف، که در واقع تاثیر صحبتهای خانواده ایتالیاییم رو من بود، هست که به وضوح یادم مونده.
مدت زیادی از واقعه منی کوتی نگذشته بود، که فهمیدم خیلی از تاکیدات بی مورد رو باید از مکالمات روزمره خودم حذف کنم.
هنوز هم گاهی اوقات تو خلوت خودم وقتی واسه کم سرعت بودن کامپیوترم تاسف میخورم، یه دفعه میگم Aan-gora که همون Ancora رایج هست، یا Mannaggia ( لعنتی! ) که جفتشون به طور غیر مستقیم تاسف رو میرسونه و هنوز هم تو اغلب مواقع وقتی میخوام اسم چیزی رو بپرسم، بی اختیار میگم come zi chiam، یا come si chiama که گفتنش برام از گفتن « اسم این چیه » راحتتره.
از اونجایی که بیشتر ایتالیاییهایی که تو آمریکا هستن از جنوب ایتالیا اومدن، آمریکاییها فکر میکنن حرفها، غذاها، و آداب و رسوم اونا مال کل ایتالیاست. در حالی که مردم جنوب ایتالیا از دیر باز با شمالیها مشکل داشتن. مردم مناطق pugliesi, napoletani, calabresi, abruzzesi و siciliani علی رغم تفاوتهای فرهنگی زیاد، فقط موقعی که به آمریکا مهاجرت کردن تونستن کنار هم زندگی کنن.
گاهی وقتها این اختلافات فرهنگی خیلی خنده دار میشه. مثلا بعد از ساعتها ورق بازی، فقط یه ناسزای کالابریایی (Calabria) باعث میشه پدربزرگم از عصبانیت منفجر بشه. اونم وقتی که مادر بزرگ کامپانیانیم (Campania) از پدربزرگم به خاطر استفاده از حرفهای زشت کالابری شاکی میشه. تو این وقت پدر بزرگم بلند میشه، ورقها رو جمع میکنه میذاره تو قوطیش و زیر لب غرغر میکنه :
– فکر کرده حالا چون اهل provincia di Salerno هست، ایتالیاییش خیلی خوبه!
مادربزرگم هم لبخند زنان به نشان پیروزی به من نگاه میکنه و میگه : Mannaggia, mannaggia.
موقعی که تو فلورانس زندگی میکردم، اتوبوس شرکتهای مسافرتی رو میدیدم که توریستها رو کنار یه رستورانی که بشقابهای پر از اسپاگتی پوشیده از سس قرمز رو به مشتریها میدادن، پیاده میکردن. غذاهایی شبیه این اختراع مردم ایتالیایی- آمریکایی هست. همون مهاجرینی که مجبور بودن با مواد موجود غذاهایی شبیه سرزمین مادریشون درست کنن و همچنین برای ارتباط با همدیگه به زبونی مشترکی صحبت کنن که الان بین مردم ایتالیایی- آمریکایی رایج هست.
خوب اگه فکر میکنید به اندازه کافی به زبون ایتالیایی مسلط هستید، از خودتون بپرسید، آیا فرق prezzemolo و petrosino رو میدونین؟
تو خاطراتی که از این به بعد شاهدش خواهید بود، تجربیات زبان و فرهنگی رو که تو مسافرتم به جنوب ایتالیا بدست آوردم رو براتون تعریف خواهم کرد.