Sbagliare
خطا و اشتباه کردن
Potrei sbagliare
ممکنه اشتباه کنم
Accettare
قبول کردن، پذیرفتن
Non mi ridurrò mai ad accettare compromessi
من هرگز با قبول مصالحه خودمو کوچیک نمیکنم.
Prezzo
ارزش و بها، قیمت
Ci accomoderemo sul prezzo
روی قیمت باهم کنار میایم
Anima
روح، قلب
Ha messo tutta l’anima in questo lavoro
تمام وجودشو رو این کار گذاشته
Bambino
نوزاد و بچه کوچک
Il bambino non cammina ancora
بچه هنوز راه نمیره
Colonna
ستون، پایه، نقطه اتکا
Quel giovane è la colonna della famiglia
اون مرد جون تکیه گاه خانواده اشه
Credere
معتقد بودن، باور داشتن، فکر کردن
Inclino a credere alle tue parole
من به باور اون چیزی که میگی تمایل دارم